|
کد مطلب: 123928
افشاگري توکلي از حقوقهاي سرسام آور اعضاي صندوق توسعه ملي
تاریخ انتشار : 1395/05/16 11:28:40 نمایش : 3023
در حالي آقا نوبخت به صفدرحسيني ارادت ميورزد، او را ذخيره نظام مينامد و امانتدار بزرگش ميخواند که وقتي در اواسط سال ۹۲ وي به عنوان رئيس هيئت عامل وارد صندوق توسعه ملي شد حقوق و مزاياي ماهانه وي ناخالص ۲۲۲ ميليون ريال بود؛ خودش اين دريافتي را در سال ۹۳ با دو و نيم برابر افزايش به ۵۲۴ و در سال ۹۴ به مبلغ ۵۶۵ ميليون ريال رساند.
به گزارش خبرنگار سلام لردگان،
احمد توکلي در کانال تلگرامي خود نوشت:
برعکس نهند نام زنگي کافور
" هر گاه از کسي يا چيزي به غلط و عکس قضيه تعريف يا تشبيه کنند و خلاف آنچه گويند در ممدوح يا مورد نظر جمع باشد از ضربالمثل بالا استفاده کنند. زنگي به معناي سياه پوست و کافور گياهي خوشبو و سپيد است".
دو سه روز پيش در جلسه معارفه رئيس جديد هيئت عامل صندوق توسعه ملي، سايت رسمي صندوق از قول سخنگوي دولت چنين گزارش کرد:
" وي از دکتر صفدرحسيني به عنوان يکي از ذخيره هاي نظام ياد کرد و افزود: گذشته از ارادت شخصي بنده به دکتر صفدرحسيني، ساير اعضاء هيأت عامل سابق صندوق توسعه ملي نيز از بزرگان اقتصاد کشور هستند و الحق در دوران مسووليت خود امانتداران بزرگي براي کشور بودند"
در حالي آقا نوبخت به صفدرحسيني ارادت ميورزد، او را ذخيره نظام مينامد و امانتدار بزرگش ميخواند که وقتي در اواسط سال 92 وي به عنوان رئيس هيئت عامل وارد صندوق توسعه ملي شد حقوق و مزاياي ماهانه وي ناخالص 222 ميليون ريال بود. خودش اين دريافتي را در سال 1393 با دو و نيم برابر افزايش به 524 و در سال 1394 به مبلغ 565 ميليون ريال رساند. بدون آنکه همه ضوابط قانوني ذيربط رعايت شود. به عنوان نمونه اي از نقض قانون، ميگويم دريافتي ماهانه صفدر حسيني در بدو ورودش به جاي آن که حداکثر 10 برابر حداقل حقوق و مزاياي کارگران دردمند و زحمتکش باشد، 46 برابر آن بود. ولي او بدين حد نيز قانع نبود و با دريافتي 57 ميليون توماني خود در سال 1394، آن را به 80 برابر دريافتي کارگران رساند! اختياراتي را که به رسم امانت بدو سپرده بودند تا منابع صندوق را آسان تر و بهتر براي اشتغال جوانان بکار گيرد، در راه ارضاء شهوت مال اندوزي خويش بکار گرفت. مثلا به ناحق و برخلاف واقع براي خودش ماهانه 175 ساعت اضافهکار منظور کرد و چون ساعت رسمي کار ماهانه 176 ساعت است با اين ترفند يکباره حقوق خود را تا دو و نيم برابر افزايش داد. و يا براي خويش 300 ميليون وام قرض الحسنه قرار داده و دريافت کرده است. اين خيانت در امانتي است که بدو سپرده شده است، براي منافع شخصي و رفاه برخي از همکاران.
⚡️فقط برخي از آنها:
حقوق و مزاياي ناخالص ماهانه چهار عضو ديگر هيئت عامل در سال 94 چنين بوده است: قاسم حسيني 428 ميليون ريال، نوري نائيني 380 ميليون ريال، مزيني 369 ميليون ريال و شجاع الديني 366 ميليون ريال. معاون اداري و مالي نيز همين حدود حقوق و مزاياي ناخالص داشت. مزد خيانتِ اغماض از خيانت هيئت عامل را دريافت ميکرد.
صفدرحسيني تا حالا 7920 ميليون ريال از اموال چپاول شده را بايد بازگردانده باشد. اگر اين آزمندي و بي آزرمي و خيانت نيست، پس چيست؟
رهبر فرهيخته که در واقع حاکم شرع ارشد کشور است با نامشروع اعلام کردن تمامي اين قبيل دريافتي ها، حرام خواري آنان را مسجل کرد. آقاي ميرانزاده رئيس محترم شعبه دادياري دادسراي ديوان محاسبات به اين حرام خواران اعلام کرده است که سريعا اموال ملت را باز گردانند.
حالا با اين پرونده سياه که گند حرص و طمع و بي حيايي برخاسته از آن مشام هر انسان منصفي را مي آزارد، آقاي نوبخت، اين رئيس را ذخيره نظام ميخواند، و وي و چهار نفر ديگر را از بزرگان اقتصاد کشور (با پوزش از اقتصاددانان محترم کشور) و از امانتداران بزرگ ميشمارد. توجيه چپاول حق بيچارگان، آبرومندان شرمنده اهل و عيال و يتيمان بي سرپرست، . . . از خود چپاول زشت تر است. در حديث نبوي آمده است : من رضي بفعل قوم فهو منهم- هرکس به کار دسته اي راضي باشد، خود نيز از آنان است. اين خائنين را امانتدار خواندن استهزاي امانتداري است. آقاي رئيس جمهور و اعضاي هيئت دولت اگر در قبال اين موضعگيري سخنگوي دولت به سکوت خود ادامه دهند در معصيت هجمه به ارزشهاي انقلاب اسلامي شريک وهمبازند. ارادت ورزي آقاي نوبخت نسبت به اين آرمندان بي آزرم مرا به ياد اين بيت مي اندازد:
از دستبوس ميل به پابوس کرده اي
خاکم به سر ترقي معکوس کرده اي
مطلب را با اين کلام گهربار امير مؤمنان علي اسوه عدالت به پايان ميبرم که علت فقير شدن مردم را تبيين ميکند : « انَّما يُعْوِزُ اَهْلُها اِشْرافِ اَنْفُسِ الْوُلاةِ عَلَى الْجَمْعِ، وَ سُوءِ ظَنِّهِمْ بِالْبَقاءِ، وَ قِلَّةِ انْتِفاعِهِـمْ بِالْعِبَـرِ
فقر و ندارى مردم ناشى از ميل مسئولان به زراندوزى، و بدگماني نسبت به باقي ماندن در قدرت (احساس ميکنند صدارتشان چندان دوام ندارد)، و کم بهره گيرى آنان از عبرتها و پندهاست»
|
|
|
|